محل تبلیغات شما

تنهاییِ دو نفر"

_ خسته نشدی انقدر واستادی لب پنجره زل زدی به خیابون سیگار کشیدی؟

_قشنگه از این بالا، همه جا سفیده، مردم دارن عشق میکنن

_خب برو قاطیشون توام

_من خیلی وقته با هیچی و هیچکس قاطی نمیشم

_مدل خودتو پیدا کنی قاطی میشی

_مدل من اسقاطیه، نیست

_پس وایسا همون جا لب پنجره از دور نگاه کن به همه چی

_آره، از دور همه چی قشنگ تره، از دور زشتیارو نمیبینی، هر باری که نزدیک شدم واقعیت رو دیدم حالم بد شده

_تعریف کن ببینم چی میبینی اون پایین؟

_اون پسر همسایه طبقه بالایی بود، همون که تابستون میرفت پشتِ بوم قایمکی کنار کولرِ ما سیگار میکشید بوش میومد توی خونه

_همون که حوصلش باهاش نبود؟

_آره، همون که حوصلشو جا گذاشته بود

_خب؟ اونم اون پایینه؟

_آره اون پایینه ولی دور از جمعیت

_حتمن اونم مثه تو نمیتونه قاطی بشه با بقیه

_یه آدم برفی درست کرده واسه خودش، صورت آدم برفیش هیچی نداره جز لب، گوشه لبشم یه سیگار گذاشته

_آدم برفی که سیگار نمیکشه

_شبیه خود پسره ست، نه چشمِ دیدن داره نه گوشِ شِنُفتن، حرفم نمیزنه، حرفاشو دود میکنه

_همون موقع گفتم این پسره افسرده ست

_افسرده نیست، حوصله هیچکس رو نداره

_کسی که حوصله هیچکس رو نداره افسرده ست دیگه

_افسرده نیست، کسی نیست بفهمتش،
زمستونا وقتی برف میاد آدم دلش میخواد یه قوری چایی دم کنه بشینه ورِ دلِ اونی که دوسش داره، تخمه بشکنه، حرف بزنه بعد چایی بخوره، یه لیوان، دو لیوان.

_آره، چایِ قند پهلو بعد از تخمه خیلی میچسبه

_بعضی از آدما مثه چایِ بعد از تخمه میمونن، میچسبن به آدم

_اگه آدم نداشته باشه همچین کسایی رو چی؟

_میشه مثه این پسره، توی این روزای سرد و سفید، پناه میبره به آدم برفی

_ آدم برفی خیلی سرده، نمیشه بغلش کرد

_عوضش میشه کلی باهاش حرف زد

_قدم چی؟ نمیشه باهاش قدم زد

_عوضش کلی میشه بهش زل زد

_اگه آفتاب بزنه چی؟

_ذره ذره آب میشه، با لبخند

_مثه تو.مثه من.

اینم از دلتنگی که اول صبح اومد سراغم

مولاناو شمس تبریزی...

روزای خوبی نیست

آدم ,مثه ,اون ,برفی ,رو ,افسرده ,آدم برفی ,همون که ,از دور ,هیچکس رو ,رو نداره

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اینجا همه چی درهمه